دختر کهکشان تاریک

عاشقانه من

دختر کهکشان تاریک

عاشقانه من

سلام .خ د ا

سلام خدا حالت چطوره؟

 چیکار می کنی با بی معرفتی ما ها؟

خدا دلم گرفته...! تو زمینت خیلی غریب شدم!... زمین خیلی سرده من یخ زدم….! دلم از سرما می لرزه..!

خدا دلم گرفته  !

درخت ها و گلها هم از زمین خسته شدن هی بالا میان ..بالا میان تا به تو برسن .... !

 امروز داشتم با یه درخت حرف می زدم کلی درد دل کرد..! داشت غصه می خورد   می گفت هر چی تلاش می کنم از این بزرگتر نمی شم..! ارزو داشت تا اونجا که تو هستی رشد کنه و بزرگ بشه ! 

درخت بیچاره !فکر می کرد اینجوری به تو می رسه ... ! منم یواشکی  تو رو نشونش دادم خیلی خوشحال شد ....!کلی جوونه زد!

من هنوز نر دبونی که اون روز بهم دادی که ازش بیام بالا و ببوسمت رو به هیچ کس نشون ندادم … ! اخه بهم می خندن   ...  اخه چشماشون که نمی تونه محبت رو ببینه  ...  چشماشون اینم نمی تونه ببینه چند وقته چقدر خوشکل شدم  !

دیگه شعرایی که برات گفتم رو واسه کسی نمی خونم می دم فقط مال خودت باشه...!

ای هدهد صبا به سبا می فرستمت  

بنگر که از کجا به کجا می فرستمت

نظرات 1 + ارسال نظر
وحید جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:11 ق.ظ http://www.arinoos.blogsky.com

سلام
خوبی؟
نمی گی آدرس وبت از کجا بیارم بدون آدرس کامنت گذاشتی!
راستی لینکت کردم
نوشته ی زیبایی بود.خودت نوشتی؟
فقط فونتش بزرگ بود مجبور شدم کپی کنم notepad تا بتونم بخونم.
راستی سوال های سخت بخشی از وب منه و دوستان موقع جواب دادن خودشون رو تو شرایط قرار می دن.
فعلا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد