دختر کهکشان تاریک

عاشقانه من

دختر کهکشان تاریک

عاشقانه من

حرفای ساده.......

 سلام دیگه نمی پرسم خوبید یا نه...دعا میکنم که خوب باشید منم بد نیستم اوضام خیلی بهتره خدا اگر بخواد بهترم میشه ..ای بابا نزدیک بود شوهرمون بدن بریما اره یه خانواده که پسرشون ۲۶ بود بدجور گیر شده ولی بخاطره اینکه از نوعی گویشی هستند که ماماینا دوست ندارن فقط دارن جواب نه میشنون پسره یعنی اقا ابوالفضل کارمند رسمی بانک صادراته هم خونه داره هم ماشین ولی خیلی گیر شدن و سپیچ منم از این عجله و گیرشون بدم اومد و جواب نه رو صادر کردم یه جوک هست که میگه عروس به داماد بله نمیگفته داماد میگه عمو زنجیر باف.....هاهاها.ای بابا فقط بخدا میگم هرچی صلاحه هرچی خوبه .اگر قسمته دهنمون بسته شه ولی واقعا میگم از این سیریش شدنشون خیلی میترسم....تا خبرای جدید ......فعلا///راستی تورو خدا برام دعا کنید همین الان که این نوشته رو میخونی برام دعا کن...مرسی دوست محترم....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد