دختر کهکشان تاریک

عاشقانه من

دختر کهکشان تاریک

عاشقانه من

سکانس ۳........

سلام به همه مخصوصا دوست یا داداشه گلم محمد. 

تاسوعا وعاشورای حسینی رو به همه تسلیت میگم .من که کف کردم از بی تو خونه موندم تو این ۲ روز اخه نذر دارم ۲ساه به خاطره اینکه گناه نکنم بیرون نمیرم واقعا این دختر پسرا چه انگیزه دارن روز عاشورا شماره به هم رو وبدل میکنن بابا مثلا عاشورای امام حسینه..........ای بابا کی گوش میده.......فکر کردن همه چی رو اروپایی کردن امام حسینم میتونن اروپایی کنن..........من که پارسال نذر کردم امسال که ساله اوله کنکورمه قبول شم دانشگاه و خدا خواست ونذرم قبول شد الانم دانشگاه میرم وامسالم یه نذره دیگه کردم که اگر تا ساله دیگه بگیرم حتما میامو مینویسم..........منم دعا کنید درپناهش................{خدا رو میگما......} 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 04:34 ق.ظ http://delle.blogsky.com

سلام
نه دوست نه داداش !!!!! بابا بزرگ همون که خوت گفتی!!!!!!!!!!!!! ببینم از کدوم بابا بزرگام؟ از اون غر غروها؟
نمی دونم شاید شایدم نه
ولی باید یه کم بیشتر فکر کنم آخه اصولا دوست ندارم حرفی رو بزنم که کم بهش فکر کردمه می دونی معمولا هر حرفی رو باید صد بار برا خودم تکرار کنم تا تمام جوانب این سخن رو سنجیده باشم بعد به زبون بیارمش و این میشه که بعد از زدن این حرف دیگه جای تغییر نظر و جود نداره مگر در موارد نادر
پس بر می گردم و جواب همه سوالات رو می دم ولی قبلش یه سوال می پرسم تا بهتر بتونم به جواب فکر کنم منظورت از این جمله چی بود {قکر میکنم اگه یه نفرو تو زندگیم عاشقانه دوستش داشته باشم دیگه هیچی از زندگینمیخوام } یعنی هر ادمی رو که بتونی با تمام وجود دوست داشته باشی حالا می خواد با شرایط تو سازگار باشه می خواد نباشه؟ فقط دوست داشتن مهمه؟
جواب این سوالمو بگیرم جواب همه سوالات رو خواهم داد
بعدشم من بابا بزرگم ؟
خدای بی انصافی مگه من چند سال دارم ها؟
ولی راست میگی در جوانی هستمو احساس پیری می کنم
بر خواهم گشت
به امید دیدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد