دختر کهکشان تاریک

عاشقانه من

دختر کهکشان تاریک

عاشقانه من

یک پنچره برایم کافیست....

یک پنجره برای من کافیست ولی چرا من ان یک پنجره راهم   ندارم که بتوانم همه را بی پروا بدون نفرت وبا دوست داشتن نگاه کنم بدون محو شدنشون که از بخار نفسهایم محو میبینمشان نگاه کنم ببینم منم کسی را عاشقانه میتوانم دوست داشته باشم ولی چگونه ایا کسی عاشق است یا عشق یا اسطوره یا افسانه بیشتر نیست به چه کسی میتوان گفت اری او چگونه بی تفاوت است و من عاشق به چه کسی میتوان اعتماد کرد که عشق را بتوانی ماننده هدیه ای سراسر علاقه تقدیمش کنیم   و به او بگویی دوستت دارم وعاشقانه ستایشت میکنم .

گل سرخی به او دادم گل زردی به من داد برای یک لحظه ی

ناتمام قلبم از تپش افتاد با تعجب پرسیدم مگر از من متنفری؟

گفت نه باور کن نه ولی چون واقعا ترا دوست دارم نمی خواهم

پس از آنکه کام از من گرفتی برای پیدا کردن گل زرد زحمتی به

خود هموار کنی.

 

نظرات 4 + ارسال نظر
صدر شنبه 15 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:54 ب.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام!
.... بعضی وقت ها داشتن یک پنجره کافی نیست!
ن: راسیت وبلاگت برای همیشه در میان دوستانم جای گرفت.
موفق باشی
صدر

ارام شنبه 15 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:59 ب.ظ

محمد شنبه 15 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:00 ب.ظ http://delle.blogsky.com

سلام مونای عزیز
این پستت دو قسمتس بود
قسمت اول زیبا بود ولی دومی قلبمو به تاب تاب انداخت خیلی زیبا بود
و متاسفانه چیزی جز واقعیت نیست
به امید دیدار

پگاه یکشنبه 16 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:31 ب.ظ http://toodi.blogsky.com

سلام
وبلاگت از همه نظر خومشل و عالیه...
با اجازه وبلاگ قشنگت رو لینک کردم تا بمونه یادگاری و بره به کنار بقیه دوستان من....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد